اللهم عجل لولیک الفرج

نداشته 1400 ساله

اللهم عجل لولیک الفرج

نداشته 1400 ساله

مشخصات بلاگ
اللهم عجل لولیک الفرج
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

خلق نبوی

دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۵ ق.ظ
                                 

 

-وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید

هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد
-
چون سخن ناصواب از کسی می شنید. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟» 

-در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است

-هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود

1-هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت 
2-
در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمی کشید
3-
نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود
4-
هرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت
5-
وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید
6-
با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است
7-
هرگاه به کسی می نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی کرد
8-
هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد
9-
چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو
10-
سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود
11-
هرگاه با کسی، هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد
12-
چون با کسی سخن می گفت کاملا برمی گشت و رو به او می نشست
13-
با هرکه می نشست تا او اراده برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمی خاست
14-
در مجلسی نمی نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا
15-
هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می نشست نه در صدر آن
16-
در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد
17-
هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد
18-
اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود
19-
اگر در محضر او چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت
20-
اگر از کسی خطایی صادر می گشت آن را نقل نمی کرد
21-
کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی کرد
22-
هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد
23-
هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید
24-
پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود
25-
چون سخن ناصواب از کسی می شنید. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟» 
26-
با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد
27-
دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت
28-
هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود
29-
بیش از همه صله رحم به جا می آورد
30-
به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد
31-
کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و از آن نهی می کرد
32-
آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود و مکرر می‌گفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند
33-
هرکه عذر می آورد عذر او را قبول می کرد
34-
هرگز کسی را حقیر نمی شمرد
35-
هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند
36-
هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد
37-
هرگز عیب مردم را جستجو نمی کرد
38-
از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود
39-
هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت
40-
بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد
41-
از بیماران عیادت می کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود
42-
سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد
43-
اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می زد
44-
با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید می فرمود
45-
در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است
46-
میان یارانش انس و الفت برقرار می کرد
47-
وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود
48-
هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمی کرد
49-
اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می آمد نمازش را کوتاه می کرد
50-
اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد
51-
عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید
52-
احدی از محضر او نا امید نبود و می فرمود « برسانید به من حاجت کسی را که نمی تواند حاجتش را به من برساند.» 
53-
هرگاه کسی از او حاجتی می خواست اگر مقدور بود روا می فرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده ای نیکو او را راضی می کرد
54-
هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد
55-
پیران را بسیار اکرام می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود
56-
غریبان را خیلی مراعات می کرد
57-
با نیکی به شروران، دل آنان را به دست می آورد و مجذوب خود می کرد
58-
همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت
59-
چون شاد می شد چشم ها را بر هم می گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی کرد
60-
اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی شد
61-
مزاح می کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمی زد
62-
نام بد را تغییر می داد و به جای آن نام نیک می گذاشت
63-
بردباری اش همواره بر خشم او سبقت می گرفت
64-
از برای فوت دنیا ناراحت نمی شد و یا به خشم نمی آمد
65-
از برای خدا آنچنان به خشم می آمد که دیگر کسی او را نمی شناخت 
66-
هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود
67-
هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود
68-
در حال خشنودی و نا خشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت
69-
هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد
70-
در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت
71-
روی خاک می نشست و روی خاک غذا می خورد
72-
روی زمین می خوابید
73-
کفش و لباس را خودش وصله می کرد
74-
با دست خودش شیر می دوشید و پای شتر ش را خودش می بست
75-
هر مرکبی برایش مهیا بود سوار می شد و برایش فرقی نمی کرد
76-
هرجا می رفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده می کرد
77-
اکثر جامه های آن حضرت سفید بود
78-
چون جامه نو می پوشید جامه قبلی خود را به فقیری می بخشید
79-
جامه فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود
80-
در هنگام کفش و لباس پوشیدن همیشه از سمت راست آغاز می کرد
81-
ژولیده مو بودن را کراهت می دانست
82-
همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود
83-
همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می زد
84-
نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز می یافت
85-
ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می داشت
86-
هرگز نعمتی را مذمت نکرد
87-
اندک نعمت خداوند را بزرگ می شمرد
88-
هرگز از غذایی تعریف نکرد یا از غذایی بد نگفت
89-
موقع غذا هرچه حاضر می کردند میل می فرمود
90-
در سر سفره از جلوی خود غذا تناول می فرمود
91-
بر سر غذا از همه زودتر حاضر می شد و از همه دیرتر دست می کشید
92-
تا گرسنه نمی شد غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد
93-
معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد
94-
در غذا هرگز آروغ نزد
95-
تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمی خورد
96-
بعد از غذا دستها را می شست و روی خود می کشید
97-
وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله
98-
از دوشیزگان پرده نشین با حیاتر بود
99-
چون می خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه می خواست
100-
اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد.


برگرفته از وبلاگ دل تنگ امام زمان (عج) - deltang.blog.ir

 

  • hamed hajiyan

اخلاق

رسول خدا

پیامبر

نظرات  (۱)

سلام وبلاگ خوبی داری یه سری هم به وب من بزن و کلی بخند

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.